تفکر مدل کسب و کار: روشی برای سازگاری با دنیای در حال تغییر
چرا تفکر مدل کسب و کار بهترین راه برای انطباق با دنیای در حال تغییر است؟
شما هنگام مطالعه اين مطلب به تغییر شغل يا تغيير فضاي كسب و كاري خود فکر می كنيد.
بر اساس یک نظرسنجی، از هر شش بزرگسال در آمریکای شمالی، پنج نفر به تغییر شغل فکر میکنند. براساس بررسي هاي انجام شده در ٤٣ كشور جهان نيز به همین صورت است.
با این حال بسیاری از ما فاقد یک روش ساختاریافته برای فکر کردن در مورد موضوع پيچيده و آشفته تغییر شغل مي باشيم.
مدل کسب کاری چارچوبی عالی برای توصیف، تحلیل و ابداع مجدد یک کسب و کار است.
بدون شک شما قبلاً اصطلاح مدل کسب و کار را شنیده اید. دقیقا معني آن چیست؟
در ابتدایی ترین سطح اقتصادی، مدل کسب و کار منطقی است که یک سازمان به وسیله آن خود را از نظر مالی حفظ می کند.
معمولاً این اصطلاح برای توصیف یک کسب و کار به کار می رود. اما رویکرد مطرح شده در اين سري مقالات از شما میخواهد که خود را یک کسب و کار تک نفره بدانید.
عامل بیشتر آشفتگی بازار کار امروز، تغییر مدل های کسب و کار ناشی از تغییر زمان است.
رکود اقتصادی، تغییرات جمعیتی گسترده، تشدید رقابت جهانی، مسائل زیست محیطی و غیره تغییراتی هستند که خارج از کنترل اکثر شرکتها است اما این عوامل به شدت بر مدلهای کسب و کاری تأثیر میگذارند.
از آن جایی که کسب و کارها نمی توانند محیطی را که در آن فعالیت می کنند تغییر دهند، لازم است مدل های کسب و کار خود را تغییر دهند (و گاهی اوقات مدل های جدید ایجاد کنند) تا در فضای رقابت پایدار باقی بمانند.
گاهی مدل های کسب و کار جدید خود باعث اختلال و تغییر می شوند. به طوری که فرصت های جدید برای برخی کارکنان و بیکاری برای برخی دیگر ایجاد می کنند.
کلوپ های فيلم و بازي هاي ویدیویی پرفروش را به خاطر دارید؟ پس از این که Netflix و Redbox نشان دادند که میتوانند کار بهتری را در ارائه فیلم و بازی به مشتریان از طریق پست، اینترنت و دستگاههای فروش خودکار انجام دهند، اعلام ورشکستگی کردند.
ظهور یک مدل کسبوکار جدید میتواند بر شرکتهای دیگر صنایع نیز تأثیر بگذارد.
به عنوان مثال Netflix بیش از 20 میلیون مشتری دارد که به لطف اینترنت، می توانند برنامه های تلویزیونی را در رایانه یا کنسول های بازی در هر زمانی از روز یا شب تماشا کنند بدون این که مجبور باشند تبلیغی را در آن تماشا کنند.
هم چنین اینترنت مدلهای کسبوکار را در بخشهای دیگر مانند موسیقی، تبلیغات، خردهفروشی و انتشارات تغییر داده است. بدون اینترنت، تولید این مدل محتواها نیز غیرممکن بود.
برای مثال شرکتهای استخدام کننده مدیران ارشد اجرایی به طور سنتی به کارمندان بسیار ماهر و تماموقت وابسته بودند که هر هفته صدها تماس تلفنی برقرار میکردند و برای صرف ناهار با افراد داوطلب استخدام به سراسر کشور پرواز میکردند.
انسان ها نیز باید تغییر کنند.
ما ادعا نمی کنیم که انسان ها همان شرکت ها هستند.
در این صورت چگونه می توانید موفقیت و رضایت را حفظ کنید؟
مهارتهایی که از مدل کسبوکار یاد میگیرید و چگونگی توصیف آنها و قالب فکری ناشی از آن به شما قدرت انجام این کار را میدهد.
توانایی درک و توصیف مدل کسب و کار به شما کمک می کند تا بفهمید که چگونه سازمان شما می تواند در شرایط آشفته اقتصادی موفق شود.
وقتی دریافتید که چگونه یک مدل کسبوکار کار میکند و جایگاه شما در آن چگونه اعمال میشود، میتوانید از همان روش قدرتمند تفکر برای تعریف، رشد و توسعه حرفه ای خود استفاده کنید.
مدلهای کسب و کار جدید در همه بخشهای انتفاعی و غیرانتفاعی در حال تغییر هستند. شرکت ها برای بقا باید مدل های کسب و کار خود را مدام ارزیابی و تغییر دهند.
بوم مدل کسب و کار
ما «مدل کسب و کار» را بهعنوان منطقی تعریف کردیم که توسط آن یک شرکت از لحاظ مالی خود را حفظ میکند.
ممکن است یک مدل کسب و کار را به عنوان طرحی در نظر بگیرید که نحوه عملکرد یک سازمان را توصیف می کند.
درست همان طور که یک معمار نقشه هایی را برای هدایت ساخت یک ساختمان آماده می کند، یک کارآفرین، مدل کسب و کار را برای هدایتِ ایجاد یک شرکت طراحی می کند.
2- مشتری به چه محصول یا خدمتی نیاز دارد؟
شرکت اول: Jiffy Lube یک سرویس تعویض سریع روغن موتور، مستقر در ایالات متحده را در نظر بگیرید. تعداد کمی از مالکان خودرو علاقه مند به تعویض روغن موتور هستند.
شرکت سوم: به عنوان آخرین مورد به شرکت Vesta اشاره می کنیم. شرکتی که خریدهای الکترونیکی را از طرف شرکتهایی که روزانه به صدها هزار مشتری خدمات رسانی میکنند، تکمیل میکند.
همه برای کمک به مشتریان در انجام کارها مبلغی دریافت می کنند.
- Vesta به کسب و کارها کمک می کند تا با تخصص های غیر مرتبط بتوانند بر تراکنش های مالی نيز تمرکز لازم را داشته باشند.
ساده به نظر می رسد، درست است؟
بر خلاف این سه مثال، تعریف «مشتریان» و «وظیفه ها» در بخشهایی مانند آموزش، مراقبتهای بهداشتی، دولت، مالی، فناوری و قانون میتواند چالشبرانگیز باشد.
بخش بزرگی از تفکر مدل کسب و کار به شما کمک می کند مشتریان و مشاغل را شناسایی و توصیف کنید.
هر سازمانی یک مدل کسب و کار دارد.
خیر
به عنوان مثال تصور کنید برای New York Road Runners (NYRR) که یک سازمان غیرانتفاعی است کار می کنید.
با برگزاری مسابقات دو، کلاس ها، کلینیک ها و کمپ ها در ارتقاء سطح سلامت و تناسب اندام جامعه نقشی ایفا می کنید.
انگیزه اصلی NYRR سود مالی نیست.
این مشتریان هم شامل اعضای سالانه می شوند (افرادی که برای عضویت در گروه پول می پردازند و در نتیجه مزایای خاصی دریافت می کنند) و هم افرادی که عضویت سالانه ندارند.
اعضایی که برای شرکت در مسابقات خاص و رویدادهای دیگر هزینه می کنند.
بنابراین NYRR یک گروه غیرانتفاعی است که مشتریان آن هزینه خدمات آن را پرداخت می کنند.
اما در مورد سازمان هایی که خدمات رایگان به مشتریان ارائه می دهند چه می شود؟
مجموعه غیرانتفاعی OrphanWatch را در نظر بگیرید. یک سازمان خیریه که به کودکان یتیم مسکن، تغذیه و آموزش ارائه میدهد. مانند NYRR می دانیم OrphanWatch نیز برای انجام کار خود به پول نقد نیاز دارد.
• صندوق ذخیره برای گسترش خدمات در آینده و مواردی مانند آن داشته باشد.
بیایید دوباره به سوالات مدل کسب و کار خود در مورد OrphanWatch برگردیم. پاسخ ها کمی متفاوت است.
1- کودکان، که ذینفعان واقعی خدمات هستند. و
OrphanWatch دو وظیفه دارد:
در این جا یک نکته کلیدی وجود دارد:
بنابراین می ببینید که دو سؤال مدل کسبوکار ما در مورد OrphanWatch نیز صدق میکنند، درست همان طور که برای هر سرمایهگذاری انتفاعی اعمال میشوند.
اگر کمک های مالی به OrphanWatch متوقف شود، چه اتفاقی می افتد؟
از انجام مأموریت خود ناتوان می شود.
شرکت های مختلف اهداف متفاوتی دارند. اما برای بقا و شکوفایی، همه باید منطق کسب درآمد را رعایت کنند. همه باید یک مدل کسب و کار قابل اجرا و مداوم داشته باشند.
تعریف "قابل دوام" ساده است:
چرا مدل کسب و کار را ترسیم می کنیم؟
درک چگونگی عملکرد سازمان ها کار آسانی نیست.
هم چنین تصاویر کمک می کنند فرضیات ناگفته به اطلاعات صریح تبدیل شوند و اطلاعات صریح به ما کمک می کند تا به طور مؤثرتری فکر کرده و ارتباط برقرار کنیم.
هزینه ها: هزینه هایی که برای به دست آوردن منابع کلیدی، انجام فعالیت های کلیدی و کار با شرکای کلیدی انجام می شود.
بخش های مشتریان
هر سازمانی به یک یا چند گروه مشتری مجزا خدمت می کند.
سازمانهایی که به سایر سازمانها خدمات میدهند، به عنوان شرکتهای B2B شناخته میشوند. سازمان هایی که به مصرف کنندگان خدمات ارائه می دهند، به عنوان شرکت های B2C شناخته می شوند.
برخی از سازمان ها هم به مشتریان پرداخت کننده و هم به مشتریان غیرپرداخت کننده خدمات ارائه می دهند.
ارزش پیشنهادی
ارزش پیشنهادی را به عنوان مزایای ایجاد شده برای مشتری توسط خدمات یا محصولات ارائه شده در نظر بگیرید.
در این جا نمونه هایی از عناصر مختلف ارزش پیشنهادی آورده شده است:
صرفه جویی در زمان یا زحمتی که یک مشتری بابت دریافت کالا یا خدمت متحمل می شود، یک مزیت بسیار مهم محسوب می شود.
بسیاری از مشتریان مایل به پرداخت هزینه برای طراحی عالی محصول و یا خدمات حتی گران تر از رقبا هستند.
برخی از شرکت ها با کمک به مشتریان خود برای احساس تمایز یا معتبر بودن، ارزش ارائه می کنند.
شرکت ها می توانند به سایر کسب و کارها در کاهش هزینه ها و در نتیجه افزایش درآمد کمک کنند.
مشتریان کسب و کاری مشتاق کاهش ریسک، به ویژه ریسک مرتبط با سرمایه گذاری هستند.
5- اطمینان از رضایت پس از خرید از طریق پشتیبانی
• رسانه های سنتی (تلویزیون، رادیو، روزنامه ها و غیره)
سازمان ها باید به وضوح نوع رابطه ای را که مشتریان ترجیح می دهند تعریف کنند.
علاوه بر این سازمان ها باید هدف اصلی روابط با مشتری را مشخص کنند.
این هدف ممکن است در طول زمان تغییر کند.
در این جا عنصر دیگری وجود دارد که باید در نظر بگیرید:
سازمانها باید:
دو دسته درآمد وجود دارد:
این بدان معنا است که مشتریان حقوق مالکیت یک محصول فیزیکی را خریداری می کنند.
لیزینگ به معنای خرید حق موقت و انحصاری استفاده از چیزی برای مدت معین است. مانند اتاق هتل، آپارتمان یا ماشین کرایه ای.
شرکتهای تلفن از کاربران به صورت دقیقهای یا بر اساس بسته، هزینه دریافت میکنند و خدمات ارایه می دهند.
مجلات، سالنهای ورزشی و ارائهدهندگان بازیهای آنلاین دسترسی مداوم به خدمات را در قالب هزینه اشتراک میفروشند.
دارندگان مالکیت معنوی می توانند در ازای دریافت هزینه های مجوز، به مشتریان اجازه استفاده از دارایی محافظت شده خود را بدهند.
شرکتهای املاک و مستغلات مانند Century 21 هزینههای واسطه گری را با انطباق دادن خریداران با فروشندگان دریافت میکنند.
چهار نوع منبع کلیدی وجود دارد:
همه شرکت ها به افراد نیاز دارند، اما برخی از مدل های کسب و کار به شدت به منابع انسانی وابسته هستند.
زمین، ساختمان، ماشین آلات و وسایط نقلیه اجزای حیاتی بسیاری از مدلهای کسب و کاری هستند.
منابع فکری شامل موارد نامشهود مانند برندها، روشها و سیستمهای توسعهیافته توسط شرکت، نرمافزار، و حق اختراع یا حق چاپ است.
منابع مالی شامل پول نقد، خطوط اعتباری یا ضمانتهای مالی است.
مهمترین کارهایی هستند که یک سازمان باید انجام دهد تا مدل کسب و کار اجرایی شود.
ساخت شامل تولید محصولات، طراحی/توسعه/ارائه خدمات و حل مشکلات است.
فروش به معنای تبلیغ یا آموزش مشتریان بالقوه در مورد ارزش خدمات یا محصول است.
برای یک سازمان غیرمنطقی است که هر منبعی را خود در اختیار داشته باشد یا هر فعالیتی را به تنهایی انجام دهد.
با این حال مشارکت می تواند فراتر از روابط «ساخت» و «خرید» باشد. برای مثال یک شرکت اجاره لباس عروس، یک گلفروش و یک عکاس، ممکن است لیست مشتریان خود را بدون هیچ هزینه ای با یکدیگر به اشتراک بگذارند تا در فعالیت های تبلیغاتی که به نفع هر سه طرف است، همکاری کنند.
به دست آوردن منابع کلیدی، انجام فعالیتهای کلیدی و کار با شراکتهای کلیدی همگی مستلزم هزینه هستند.
نقدینگی برای ایجاد و ارائه ارزش، حفظ روابط با مشتری و ایجاد درآمد مورد نیاز است.
"مقیاسپذیری" مفهوم مهمی است که هم به هزینه و هم به اثربخشی کلی مدل کسبوکار مرتبط است.
یک شرکت نرم افزاری نمونه خوبی از یک کسب و کار مقیاس پذیر است.
در مقابل مشاغل مشاوره پزشکی و شرکت های خدمات شخصی به ندرت مقیاس پذیر هستند.
برای کمک به مردم برای یافتن شغل و مسکن، ارتباط با اعضای جامعه و کمک به این که خدمات و کالاها را بخرید، بفروشید یا مبادله کنید.
اکثر مشتریان craigslist هیچ هزینه ای برای این خدمات نمی پردازند.
این سایت یک تبلیغات طبقه بندی شده رایگان است که تقریباً برای هر خدمت و محصولی که تصور می شود برای مشتریان ارزش ارائه می کند.
این سرویس منحصراً از طریق اینترنت، تبلیغ و ارائه می شود.
کاربران با استفاده از یک فرآیند خودکار که نیاز به مداخله کارکنان craigslist را از بین میبرد، فهرستهایی را در سایت craigslist ایجاد، ویرایش و ارسال میکنند.
فقط کارفرمایان و صاحبخانه ها (گروه مشتری 3) برای craigslist درآمد ایجاد می کنند.
منبع شماره یک" Craigslist پلتفرم" آن است.
به عنوان یک شرکت خصوصی، craigslist موظف به افشای درآمد یا سود نیست.
Ali Akbar Izadikhah
۱۴۰۱/۰۶/۱۹ ۰۶:۴۵:۵۹
بلاگ های ما
بایگانی
ورود برای ارائه نظر