آموزش های سازمانی به روش بازی محور لِنا LENA
رویکردی مبتنی بر نظریه ساخت گرایی  Constructivism در آموزش و یادگیری

آموزش های سازمانی به روش بازی محور لنا (LENA)


یکی از مناسب ترین رویکردهای آموزش سازمانی، تعریف فعالیت های هدفمند به شیوه ای نزدیک به بازی های دوران کودکی است. شاید این جمله تا حدودی به نظر متناقض بیاید.

آموزش های سازمانی مرتبط با افراد بزرگسال در رده های کارشناسی و عملیاتی و حتی مدیریتی و بازی، مفهومی یادآور دوران خردسالی است.

چطور می توان این دو مقوله به ظاهر بی ربط را به هم مربوط کرد و حتی این ادعا را داشت که بازی به عنوان یکی از بهترین روش های آموزشی در سطح سازمان ها و کسب و کارها محسوب می شود؟

در این محتوا پیش از آن که درصدد اثبات این ادعا باشیم، ابتدا یکی از معتبرترین روش های بازی محور قابل به کارگیری در آموزش های سازمانی به نام روش لِنا LENA رو معرفی و مبانی نظری آن را توضیح می دهیم و در نوشته های بعدی بیشتر به آن خواهیم پرداخت.


روش آموزشی بازی محور لِنا LENA


لِنا LENA مخفف دو کلمه آلمانی Lebendig”  “ به معنی زنده (مترداف Lively انگلیسی) و“ Nachraltig” 

به معنی پایدار (مترادف   Sustainable انگلیسی) به تعبیری «زندگی پایدار» است.

در این روش، مفاهیم آموزشی در قالب یک سری فعالیت های بازی گونه طراحی و اجرا می شوند.


هر کدام از این فعالیت ها حداقل یک ویژگی یا بیشتر از مجموعه ویژگی های پنج گانه زیر را دارند:


روش آموزشی بازی محور


خود هدایت شونده SELF-GUIDED

یادگیرندگان می توانند دانش و مسیر یادگیری خود را تعیین نمایند.

یادگیرندگان نتایج یادگیری را خودشان می آزمایند

یادگیرندگان اهداف، فرایندها و شرایط یادگیری را شکل می دهند

یادگیرندگان در بر عهده گرفتن مسئولیت یادگیری حمایت می شوند

مربی مسئولیت فرایند را بر عهده دارد. وی شرایطی را برای خود یادگیری موفق خلق می کند



سازنده PRODUCTIVE

 تجربیات گذشته و پیش زمینه دانشی یادگیرندگان با هم تلفیق می شود

به یادگیرندگان فضای کافی برای اعمال کنجکاوی و اکتشاف پیرامون موضوع داده می شود

یادگیرندگان دارای رویکردهای متنوع خواهند بود

یادگیرندگان می توانند دیدگاه خود را زیر سؤال ببرند


فعال کننده ACTIVATED

یادگیرندگان بر روی وظایف مشخص شده ای کار می کنند

یادگیرندگان خودشان می توانند برنامه ریزی، پیاده سازی و ارزیابی مسیرهای راه حلی موردنظرشان را انجام دهند

یادگیرندگان می توانند از خود خلاقیت و نوآوری بروز دهند

یادگیرندگان می توانند با رویکرد تمرین و کسب تجربه پیش روند.




موقعیتی SITUATIONAL

یادگیرندگان بر مبنای اینجا و اکنون فعالیت نموده و واکنش نشان می دهند

در این روش مرجع اصلی، موقعیت گروه یادگیرندگان بوده و لازم است شرایط یادگیری با موقعیت افراد یادگیرنده تطبیق داده شود

یادگیرندگان راهکارها را بر اساس مثال های عملی توسعه می دهند

یادگیرندگان نمونه راهکارها را برای توسعه راه حل های خود به کار می گیرند

یادگیرندگان توصیه ها و راهنمایی هایی برای عملیات به کار گرفته خود دریافت می کنند




اجتماعی SOCIAL

به یادگیرندگان ارج گذاشته شده و ارزشمند تلقی می شوند

یادگیرندگان فضا و فرصت پرسش و دریافت بازخورد دارند

یادگیرندگان ادراکی از هیجانات و احساسات را تجربه می کنند

یادگیرندگان مدل های ارتباطی ساخت گرایانه را تمرین می کنند

یادگیرندگان بر اساس راهکارهای توسعه ای مشارکت محور پیشرفت می کنند

 

آموزش های سازمانی به روش بازی محور



روش لنا مبنای رویکردهای موسسه بین المللی WIFI اتریش است. این موسسه یکی از متولیان ترویج آموزش های کسب و کاری و در زمینه تربیت مربی در سطح جهان فعالیت می کند.

موسسه بین المللی WIFI اتریشWIFI


 

 همانطور همان طور که پیش از این ذکر شد مبنای نظری روش لنا، نظریه یادگیری ساخت گرا است. اما نظریه یادگیری ساخت گرا چه می گوید؟

McLeod, S. A. (2019, July 17). Constructivism as a theory for teaching and learning. Simply Psychology.



ساخت گرایی به عنوان نظریه ای برای آموزش و یادگیری


ساخت‌گرایی رویکردی به یادگیری است که معتقد است افراد به‌طور فعال دانش خود را ساخته یا ایجاد می کنند و واقعیت یادگیری توسط تجربیات یادگیرنده تعیین می‌شود. (Elliott et al., 2000, p. 256).




اصول نظریه ساخت گرایی


دانش به جای این که به صورت ابتدایی یا غیر فعال جذب شود، ساخته می شود.

 ایده اصلی ساخت گرایی این است که یادگیری انسانی ساخته می شود، یعنی این که یادگیرندگان دانش جدید را بر اساس یادگیری قبلی می سازند. این دانش قبلی بر دانش جدید یا اصلاح شده ای که فرد از تجربیات یادگیری جدید می سازد تأثیر می گذارد. (Phillips, 1995 ).



یادگیری یک فرآیند فعال است.

مفهوم دوم این است که یادگیری یک فرآیند فعال و غیر انفعالی است.

دیدگاه انفعالی آموزش، یادگیرنده را به عنوان «ظرفی خالی» می‌بیند که باید با دانش پر شود. در حالی که ساخت گرایی بیان می‌کند که یادگیرندگان معنا را تنها از طریق تعامل فعال با جهان (مانند آزمایش‌ها یا حل مسئله در دنیای واقعی) می‌سازند.

اطلاعات ممکن است منفعلانه دریافت شود، اما این حالت درک محسوب نمی شود. درک از ایجاد ارتباط معنی دار بین دانش قبلی، دانش جدید و فرآیندهای درگیر در یادگیری به دست می آید.


تمام دانش ها به صورت اجتماعی ساخته شده اند.

یادگیری یک فعالیت اجتماعی است - کاری است که با هم و در تعامل با یکدیگر انجام می دهیم و یک مفهوم انتزاعی نیست. (Dewey, 1938).

به عنوان مثال Vygotsky (1978)  معتقد بود که جامعه نقش اصلی را در فرآیند "معناسازی" ایفا می کند. از نظر ویگوتسکی، محیطی که کودکان در آن رشد می کنند، بر نحوه تفکر و آن چه در مورد آنها فکر می کنند تأثیر می گذارد.

بنابراین، همه آموزش ها و یادگیری ها به اشتراک گذاری و مذاکره در مورد دانش اجتماعی است .




بازی های سازمانی

دانش مفهومی شخصی است


هر یادگیرنده بر اساس دانش و ارزش های موجود، دیدگاهی متمایز دارد.

این بدان معنی است که یک درس، آموزش یا فعالیت واحد ممکن است منجر به یادگیری متفاوتی توسط هر یادگیرنده شود، زیرا تفسیرهای ذهنی آنها متفاوت است.

به نظر می رسد که این اصل با دیدگاهی که دانش به صورت اجتماعی ساخته شده است در تضاد است.

بر مبنای استدلال Fox (2001, p. 30) اگرچه افراد دارای تاریخچه شخصی یادگیری خود هستند، با این وجود می توانند در دانش مشترک سهیم باشند. همچنین اگر چه آموزش یک فرآیند اجتماعی است که به شدت تحت تأثیر عوامل فرهنگی است، با این وجود فرهنگ‌ها از خرده‌فرهنگ‌ها تشکیل شده‌اند. که این خرده فرهنگ ها و دانش پایه آنها دائماً در حال تغییر هستند و دانش ذخیره ;

بازی های سازمانی

از این منظر، معلم به جای یک مدرس به عنوان یک تسهیل کننده یادگیری عمل می کند.


معلم اطمینان حاصل می کند که قادر است مفاهیم قبلی موجود در ذهن مخاطب را درک می کند و فعالیت را برای رسیدگی به آنها و سپس ایجاد آنها هدایت می کند. (Oliver, 2000).

 مقایسه کلاس سنتی و ساختارگرا 


اهمیت ارزیابی در رویکرد ساخت گرایی



نقاط قوت
ساخت گرایی حس عاملیت شخصی را ترویج می کند زیرا یادگیرندگان مالکیت یادگیری و ارزیابی خود را بر عهده دارند.


محدودیت ها
بزرگترین نقطه ضعف این رویکرد، ساختارمند نبودن آن است. برخی از یادگیرندگان به محیط های آموزشی بسیار ساختاریافته نیاز دارند تا بتوانند به پتانسیل خود دست پیدا کنند.
همچنین در این رویکرد نمره‌دهی به روش سنتی حذف شده و در عوض برای یادگیرندگان ارزش بیشتری قائل می‌شود که پیشرفت خود را ارزیابی ‌کنند. که البته ممکن است این جریان منجر به عقب افتادن یادگیرندگان شود. زیرا بدون نمره‌بندی استاندارد، مربی ممکن است متوجه نشود کدام یادگیرنده با مشکل مواجه است.



آموزش های بازی محور
 


آموزش های سازمانی به روش بازی محور لِنا LENA
Fatemeh Shakhsian ۱۴۰۱/۰۲/۲۵ ۰۹:۵۹:۴۶
اشتراک گذاری این پست
بایگانی
ورود برای ارائه نظر
شرکت‌های نوآور چگونه به آموزش کارکنان خود توجه می کنند؟
Google, Apple, Amazon, Airbnb, Uber, Microsoft, Netflix, Booking.com